بخشی از این ناگفتهها، در حوزه تصمیمگیری قرار دارد که بیشتر درباره نحوه جنگیدن در سطوح مختلف عملیاتی میان ارتش و سپاه وجود داشت؛ این که چگونه و کجا بجنگیم؟
این قبیل ناگفتهها همانگونه که مشخص است بیشتر شامل مسائل تاکتیکی جنگ میشود و باید بررسی و پس از ارزیابی، نتایج آن در سطوح مختلف بیان شود. البته طی سالهای گذشته در محافل علمی و دانشگاهی نیروهای مسلح، این موارد به بحث و بررسی گذاشته شده و حتی بسیاری از آنها در نشریات و کتب تخصصی منتشر هم شده است.
سطح دیگری از ناگفتههای جنگ مربوط به مدیران و مسئولان سیاسی دوران جنگ است که آنها نیز در موارد بسیاری پس از تحلیل و آنالیز، قابل ارائه به مخاطبین مشتاق و ثبت در حافظه تاریخ است. اما اینکه چرا تا امروز کمتر به ناگفتههای دفاع مقدس پرداخته شده است باید به مواردی توجه کرد.
ما در زمان جنگ، با دشمن بزرگی روبهرو بودیم که توسط غرب و شرق حمایت همه جانبه میشد. بعد از جنگ هم، تا مدتها شرایط و عوارض جنگ بهطور کامل حل و فصل نشده بود و کشورهای مختلف به ویژه غرب و آمریکا فشارهای زیادی را بر نظام جمهوری اسلامی وارد میکردند از اینرو مسئولان و کسانی که میتوانستند به بیان حقایق و بهاصطلاح ناگفتهها بپردازند، به مصلحت ندیدند تا آنها را مطرح سازند.
علت آن هم این بود که دشمن از فضا و فرصت پدیدآمده در پی بیان ناگفتههای جنگ بهره برداری کرده و از آنها که برخی در ظاهر حکایت از اختلاف سلیقه و نظر داشت، تلقی ضعف کند.
هرچند اختلاف سلیقه و نظر چه در مسائل تاکتیکی و عملیاتی و چه در تصمیمگیریهای کلان و سیاسی در زمان جنگ کاملا طبیعی بود، اما این نکته واضح و مبرهن است که در نهایت یک دیدگاه پذیرفته شده و تصمیمگیری بر مبنای آن صورت میگرفت.
نکته دیگری که باید به آن توجه داشت این است که از حیث اعتبار و اهمیت، تمام این قبیل موضوعات در یک سطح قرار ندارند چرا که بنا به ضرورت بر خی مسائل نظیر ادامه جنگ بعد از خرمشهر یا پذیرش قطعنامه 598 بیشتر طرح شده و حقایق بیشتری هم پیرامون آنها بیان شده است.
برخی مدیران و مسئولان دوران دفاع مقدس که سازمان یا امکاناتی دارند به فراخور حال، نسبت به ثبت برداشتها و اطلاعات خود اقدام کرده اند و آنها هم که از این امکان برخوردار نیستند، بهدلیل نداشتن حوصله از این مهم صرفنظر میکنند. البته برخی مراکز تحقیقاتی و مطالعاتی که بیشتر در نهادهای نظامی قرار دارند، به بعد عملیاتی و تاکتیکی مسائل جنگ پرداخته ومحصولات و خروجیهای خوب و قابل قبولی نیز داشته اند اما مطمئنا نگاه جامع به موضوع، تنها شامل صحنه و میدان جنگ و مسائل نظامی نمیشود.
بهنظر من بهترین شیوه برای ثبت و بیان ناگفتههای جنگ، آن است که یک روزنامه یا مؤسسه تحقیقاتی بانی متمرکز این کار شود و با حضور افرادی که در دوران جنگ تأثیرگذار بودهاند، به بازخوانی پرونده دفاع مقدس هشت ساله به همراه تمام زوایا و نکات لازم که شاید کمتر دیده یا گفته شده باشد بپردازد و آن را ثبت کند.
یادآوری چند نکته نیز در این پیشنهاد قابل تامل است؛ اول این که باید تمام افرادی که در صحنهها و تصمیمگیریها تأثیر گذار بوده اند در جلسات مشترک این مرکز حاضر باشند تا نظر و برداشت همه آنها وجود داشته باشد تا بعدها نظر واحد اعلام شده کمتر مورد خدشه قرار گیرد.
از سوی دیگر کنارهم جمع شدن همه افراد درگیر در یک صحنه، میتواند به یک توفان فکری منجر شود و این افراد با قرار گرفتن در آن فضا، مطالب و ناگفتههایی را به یادآورند که در یک فضای شخصی ممکن بود کمتر به ذهن متبادر شود.
با بهکاربستن این شیوه امید میرود که بتوان از تجربیات فوقالعاده در نحوه و نظام تصمیمگیری در زمان جنگ در شرایط امروز هم بهره برد علاوه بر آن که دغدغه ثبت و ضبط جامع ناگفتههای جنگ پایان مییابد.